a target="_blank" href="http://www.aticlix.com/?ref=mosa">
<-Text1->
هاست ویندوز" > تبادل لینک نت اسکریپ

آمار مطالب

کل مطالب : 134
کل نظرات : 56

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 10
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 133
بازدید سال : 491
بازدید کلی : 27267

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کرم شب تاب و آدرس www.kermshabtab.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 133
بازدید کل : 27267
تعداد مطالب : 134
تعداد نظرات : 56
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


تماس با ما



تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : محمد
تاریخ : 23 / 3
نظرات

در اینجا چند روایت از ائمه معصومین به نقل از کتاب" نشانه های شگفت اور اخر الزمان" اورده ام که اوضاع اخرالزمان در ان وصف شده حتما بخونیدو ببیند که چقدر این نشانه ها با دوران ما سازگاری داره. در ضمن نظریادتون نره

تعداد بازدید از این مطلب: 1145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

یـکی از نـشونـه هـای"آدم تنـــها" اینـه کـه هـی بیـخودی فـیسبوکـتو رفرش کنـی
تـا وقـتت بـگذره یـا هـی بیـخودی صـفحه مـوبـایـلتو نـگاه کنـی بـا اینـکه مـیدونـی
کـسی بـه فـکرت نیـست. . .
بـه سلامتـی هـرکـی کـه " تنـــهاست " . . . /

تعداد بازدید از این مطلب: 1015
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

امروز باورم شد
که تو خسته تر از آن بودی
که بفهمی
دوست داشتنم را!
از من که گذشت…
اما…
هرجا که هستی
“خسته نباشی”!

تعداد بازدید از این مطلب: 1065
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

پدری دست بر شانه پسر گذاشت و از او پرسید:فکر می کنی ،تو میتوانی مرا بزنی یا من تو را؟

پسر جواب داد:من میزنم

... پدر ناباورانه دوباره سوال را تکرار کرد ولی باز همان جواب را شنید

تعداد بازدید از این مطلب: 1220
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

به جای اینکه به گذشته نگاه کنید و افسوس بخورید
.
.
.
به آینده نگاه کنید ومایوس شوید
الان قشنگ به زندگی امیدوار شدین یا بیشترتوضيح بدم؟؟

تعداد بازدید از این مطلب: 1041
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

فرق من و تو: گفتی عاشقمی، گفتم دوستت دارم. گفتی اگه یه روز نبینمت میمیرم، گفتم من فقط ناراحت میشم. گفتی من بجز تو به كسی فكر نمی كنم، گفتم اتفاقا من به خیلی ها فكر می كنم. گفتی تا ابد تو قلب منی، گفتم فعلا تو قلبم جا داری. گفتی اگه بری با یكی دیگه من خودمو می كشم، گفتم اما اگه تو بری با یكی دیگه، من فقط دلم میخواد طرف رو خفه كنم. گفتی ... ، گفتم... . حالا فكر كردی فرق ما این هاست؟ نه! فرق ما اینه كه: تو دروغ گفتی، من راستشو

تعداد بازدید از این مطلب: 985
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

با همه صمیمی نیستم
تو بزار پای غرورم
من میزارم پای شعورم....

تعداد بازدید از این مطلب: 972
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

طرف تو خیابون یه نفرو میبینه که رو زمین خوابیده ؛ دلش میسوزه میگه چرا اینجا خوابیدی ؟ بیا بریم کوچه ما بخواب !

تعداد بازدید از این مطلب: 999
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

ﺍﺯ ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻭ ﭘﯿﺮﺯﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺼﺖ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﺎ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻧﺴﻠﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ، ﻭﻗﺘﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺗﻌﻤﯿﺮﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ!
ﻧﻪ ﺗﻌﻮﯾﺾ!!!

تعداد بازدید از این مطلب: 1009
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 3
نظرات

چــہ شبـــــــــِ ســاڪـتـى استـــــــــ !

اِنـگار هـیـچ ڪس בَر בُنـیــا نیستــــ !

یـــــــــــــا ...

شایــב مـَــטּ בر בُنیاىِ ڪسى نیستمـ ......

تعداد بازدید از این مطلب: 1049
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 10 / 3
نظرات

عشق اگر خط موازی نیست چیست!!

یا کتاب جمله سازی نیست چیست!!

عشق اگر مبنای خلق ادم است؟؟

پس چرا اینگونه گنگ ومبهم است؟؟

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 10 / 3
نظرات

اسمان این طرف ها کلاغ ندارد

پس این روز های شوم..

غارغار کدامین  حیوان انسان نماست!!!!!!!!!!

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 948
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 10 / 3
نظرات

هنوز به دیدار خدا می روند.....خدایی که در یک مکعب سنگی خود را محبوس کرده است........

خدا همین جاست نیازی به سفر نیست.خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو اواز می خواند.خدا در دستان مردی

است که نابینایی را از خیابانرد می کند.خدا در اتومبیل پسری است که مادر پیرش راهر هفته برای درمان به بیمارستان

می برد.خدا در یک جمله ی عجب شانسی اوردم است؟؟؟خدا خیلی وقته اسباب کشی کرده و اومده نزدیک من وتو!!

خدا کنار ساعت کوک شده ی توست که می گذارد پنج دقیقه بیشتر بخوابی....

از انسان های این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند ویک عکس با روبان مشکی.از تولدت تا اون روبان

چقدر خدارو دیدی؟؟

خدارا هفت بار دور زدی یازیرباران باش در کنارش قدم زدی ؟؟خدا همینجاست نه در عربستان!خدا زبان مادری تورا می فهمد

نه عربی.((خدایا دوستت دارم))

تعداد بازدید از این مطلب: 988
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

دیشب خدا اروم صدام کرد وگفت:

خوابی؟

عشقت داره قربون یکی دیگه میره........

اونوقت تو راحت خوابیدی؟؟؟؟!!!!

............لبخندی زدم وگفتم:

خدا جونم این همون مخلوقی هست که وقتی افریدیش به خودت افرین گفتی.......؟؟؟

 

تعداد بازدید از این مطلب: 961
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

یکی بود یکی نبود...

هرکی که بود غریبه بود؟؟؟؟

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1062
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

این روزها یکرنگ که باشی چشمشان را میزنی ....!!

این روزها دوره رنگین کمان هاست.......!!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 944
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

تو که میدانستی با چه اشتیاقی خودم را قسمت می کنم

پس چرا زودتر از....تکه تکه شدنم ..جوابم نکردی.برای ....

خداحافظی.خیلی دیر بود ........خیلی دیر!!!!!!!!!!!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1001
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

نمی گویم دوستت دارم

عشق به تو اعتراف سنگینی است

در روزگار عم قطعیت

مجنون تو بودن

 متهم ام می کند

به چشم های سیاهی که

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1048
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 9 / 3
نظرات

به سلامتی اون هایی که هم دل دارن هم معرفت

اما کسی رو ندارن......

به سلامتی اون هایی که تک پرن وبا هر اشغالی نمی پرن....

به سلامتی روزگار که خیلی چیزارو میشه خواست

اما نمیشه داشت.....

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 1053
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

مردنصفه شب در حالی که مست بوده میاد خونه ودستش می خوره به کوزه سفالی گرون قیمتی که

زنش خیلی دوسش داشته"میوفته زمین ومیشکنه مرد هم همونجا خوابش می بره......

زن اون رو می کشه کنار وهمه چیزو تمیز می کنه......

صبح که مرد از خواب بیدار میشه انتظار داشت

که زنش جر وبحث و شروع کنه واین کارو تا شب ادامه بده......

مرد در حالی که دعا می کرد این اتفاق نیوفته میره اشپزخونه تا یه چیزی بخوره......

که متوجه یه نامه روی در یخچال  میشه که زنش براش نوشته....

زن:عشق من صبحانه ی مورد علاقت روی میز امادست...

من صبح زود باید بیدار می شدم تا برم برای ناهار مورد علاقت خرید کنم...

زود بر می گردم پیشت عشق من.......

دوست دارم خیلی زیاد.....

مرد که خیلی تعجب کرده بود

میره پیش پسرش وازش می پرسه دیشب چه اتفاقی افتاده بود؟

پسرش می گه:دیشب وقتی مامان تو رو برد تو رخت وخواب که بخوابی وشروع کرد به لباس

 وکفشات رو در بیاره در حالی که خیلی مست بودی بهش گفتی....

هی خانووووووم تنهاااااااااام بزار"بهم دست نزن...

من اذدواج کردم.....

تعداد بازدید از این مطلب: 974
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 916
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

ارام می ایم همان جای همیشگی..

سر همان ساعت همیشگی با همان شوقی که

می شناسیش..

با خودم حرف می زنم..

برای خودم خاطره تعریف می کنم..

وبی صدا مثل همیشه می روم!

بی انکه تو امده باشی.........

تعداد بازدید از این مطلب: 897
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

بار اول که دیدمش تو کوچه بود.....

یه لباس گل گلی ..تنش بود...با مو های بلند وخرمایی...

اومدطرفم وگفت داداشی؟میای باهام بازی کنی؟! از چشمای نازش التماس

می بارید...خیلی کوچک بودم اما دلم لرزید..

تو همون نگاه اول عاشقش شدم........

سه سال ازش بزرگتر بودم...قبول کردم وکلی بازی کردیم؟!اخرش گفت:

تو بهترین داداش دنیایی..سالها گذشت هر روز خودم تا مدرسه می بردمش..

هر روز به عشق دیدنش  بیدار می شدم...

اما اون همیشه می گفت تو بهترین داداش دنیایی...

داغون شدم که عشقم منو داداش صدا می زنه...

گذشت وگذشت..تا اینکه عروسی کردوماشین خودم شد ماشین عروسش...

منم رانندش بودم...هی گریه می کردم واشکامو پاک می کردم.....

سالها گذشت که تصادف کرد وواسه همیشه رفت..خودم زیر تابوتشو گرفتم.....

اگه بود بازم می گفت تو بهترین داداش دنیایی........

رفت..واسه همیشه رفت و حتی یکبار هم نتونستم بهش بگم اخه دیوونه......

من عاشقتم.......من میمیرم واست....چشمهات همه دنیانه...

یه شب شوهرش رفت ودفترچه خاطراتشو اورد...

دیدم چشاش پر اشک بود...دفترو دادورفت..

وقتی خوندمش مردم... نابود شدم....نابود...نوشته بود داداشی...

دوست داشتم...عاشقت بودم...اما می ترسیدم بهت بگم..!می ترسیدم داداشی...

امیدوارم زودتر از تو بمیرم که اینو بخونی...داداشی ببخش که عاشقت شدم...

داداشی همه ارزوهام تو بودی......داااااااااااااادااااااااااشییییییییی........

تعداد بازدید از این مطلب: 959
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

روزی یک مرد ثزوتمند:پسر کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در انجا زندگی

می کنندچقدر فقیر هستند.

 

ان دو یک شبانه روز درخانه محقر یک روستایی مهمان بودند.در راه بازگشت ودر پایان سفر"مرد

از پسرش پرسید:نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟پسر پاسخ داد:

 

 

عای بود پدر!پدر پرسید: ایا به زندگی انها توجه کردی؟پسر پاسخ داد:بله پدر!وپدر پرسید :چه

 

چیزی از این سفر یادگرفتی؟پسر کمی اندیشیدوبعد به ارامی گفت:فهمیدم که مادر خانه یک

سگ داریم وانها چهارتا.ما در حیاطمان یک فواره داریم وانها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد.

 

مادر حیاطمان فانوس های تزئینی داریم وانها ستارگان را دارند.

 

حیاط ما به دیوار هایش محدود می شود اما باغ انها بی انتهاست!با شنیدن حرفهای پسر"زبان

مرد بندامده بود.بعد پسر بچه اضافه کرد:متشکرم پدر"تو به من نشان دادی

که ما چقدر فقیر هستیم........

 

تعداد بازدید از این مطلب: 983
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

حکایت وقت رسیدن مرگ

یه بنده خدا نشسته بودداشت تلویزیون تماشا می کرد که یکهو مرگ اومد پیشش...

مرگ گفت الان نوبت توئه که ببرمت...

 

طرف یه کم اشفته شدوگفت:داداش اگه راه داره بی خیال ما شو وبذار واسه بعد...

مرگ:نه اصلا راه نداره.همه چیز طبق برنامست.طبق لیست من الان نوبت توئه...

اون مرد گفت:حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر...

مرگ قبول کرد واون مرد رفت شربت بیاره..

 

توی شربت دو تا قرص خواب اور خیلی قوی ریخت..

مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت...

مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد ونوشت اخر لیست

منتظر شد تا مرگ بیدار بشه...

مرگ وقتی بیدار شدگفت:دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!

به خاطراین محبتت منم بی خیال تو می شم ومیرم از اخر شروع به جون گرفتن می کنم!

 

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 900
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

دخترو پیرمرد:

فاصله دختر تا پیرمرد یک نفر بود:روی نیمکتی چوبی"روبروی یک اب نمای

سنگی.

پیرمرد از دختر پرسید؟

_غمگینی؟

_نه.

_مطمئنی؟

_نه.

_چرا گریه می کنی؟

_دوستام منو دوست ندارن.

_چرا؟

_چون قشنگ نیستم.

_قبلا اینو به تو گفتن؟

_نه.

_ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من دیدم.

_راست می گی؟

_از ته قلبم اره

دخترک بلند شد پیرمرد را بوسید"وبه طرف دوستاش دوید"شاد شاد.

چند دقیقه بعدپیرمرد اشک هایش را پاک کرد"کیفش را باز کرد"عصای

سفیدش را بیرون اورد ورفت!!!!

 

تعداد بازدید از این مطلب: 988
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

تعداد بازدید از این مطلب: 973
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 24 / 2
نظرات

دختر بچه ای از برادرش پرسید:معنی عشق چیست؟؟برادرش جواب داد:

عشق یعنی تو هرروز

شکلات منو از کوله پشتی ام بر می داری

ومن باز هر روز شکلاتم رو همونجا می

گذارم.............

تعداد بازدید از این مطلب: 949
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 23 / 2
نظرات

تو سکوت می کنی

وفریاد زمانم را نمی شنوی

     یک روز

من سکوت خواهم کرد

وتو ان روز برای اولین بار

مفهوم دیر شدن را خواهی فهمید.......

تعداد بازدید از این مطلب: 939
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 2
نظرات

دلم برای کودکی ام تنگ شده

برای روز هایی که باور ساده ای داشتم

همه ادم ها رو دوست داشتم......

مرگ مادر کوزت را باور می کردم واز زن تناردیه کینه به دل می گرفتم

مادرم که می رفت به این فکر می کردم که مثل مادر هاچ گم نشود.....

از نجاری ها که می گذشتم گوشه چشمی به دنبال وروجک می گشتم

تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود

دلم برای خدا تنگ شده........

برای خدایی که شب ها بوسه بارانش می کردم...

دلم برای کودکی ام تنگ شده..

شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد واو رفت........

 

تعداد بازدید از این مطلب: 978
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 22 / 2
نظرات

بچه که بودیم خاک بازی می کردیم

عروسک بازی می کردیم

مادر می امد ومانع میشد..

که لباسهایت کثیف می شوند وخاکی می شوی

اما بزرگتر که شدیم

هنوز بازی می کنیم

این بار دنیا بازی!

اما دیگر مادری نیست که بگوید..

مواظب باش کثیف می شوی..........!!!

 

 

تعداد بازدید از این مطلب: 946
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نویسنده : محمد
تاریخ : 15 / 2
نظرات
                                  میان ماندن ونماندن

                                   فاصله فقط یک حرف ساده بود

                                  از قول من

                                  به باران بی امان بگو

                               دل اگر دل باشد

                               اب از اسیاب علاقه اش نمی افتد..........

              

             

                                

                             

                                -

                              

تعداد بازدید از این مطلب: 903
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

[url=http://www.hdclix.com/?ref=mosa]


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود